۲۰۲۵ سپتامبر ۳۰, سهشنبه
سه رهبر جهانی
پیام از پروردگار ما عیسی مسیح به والنتینا پاپاگنا در سیدنی، استرالیا در ۴ سپتامبر ۲۰۲۵

در صبح وقتی که برای روح القدس دعا کردم و جهان را وقف قلبهای متحد عیسی و مریم مقدسترین مادر تقدیس کردم تا ما را از خطرهای دنیا محافظت کند، ناگهان خودم را در یک مکان بسیار غریب یافتم — مکانی منزوی.
به خودش گفتم: «من کجا هستم؟»
چون این جملهها را گفتم، سه مردی که به سوی من میآمدند ناگهان دیدم. وقتی نزدیکتر شدند، هر یک از آنها را شناسایی کردم. سه آقای بزرگ: رئیسجمهور روسیه، آقای پوتین، رئیسجمهور چین شی جینپینگ و رهبر کره شمالی کیم جونگ-اون بودند. همه آنها کنار هم میرفتند و با یکدیگر صحبت میکردند، خوشحال به نظر میرسیدند.
همه سه نفر لباس سیاه پوشیده بودند.
در پیش من ایستادند و گفتند: «خانم، ما سه تن قدرتمندترین انسان در جهان هستیم!»
به آنها پرسیدم: «پلان شما برای دنیا چیست؟»
جواب دادند: «خانم، آنچه که میخواهیم انجام دهیم تا به حال دیده نشده و تجربه نشدهاست. به جهان نشان خواهیم داد که ما قدرتمندترینها هستیم و قادرتر از همه رهبران دیگر.»
به آنها گفتم: «آره، اما بگوید کسی شما را نگاه میکند و تماشا میکند، و او بالاترین قدرت دارد — پروردگار ما عیسی مسیح است! فقط او اجازه انجام اعمال شرور که برنامهریزی کردهاید را خواهد داد، و هیچکس بالای او نیست!»
برای یک لحظه، چهرههایشان جدیتر شد. از آنچه به آنها گفتم شوک خورده بودند.
آنها را رخصت دادم و با قاطعیت به آنها گفتم: «بروید! شبیه سه استوگ هستند.» سر خود را پایین آوردند و فقط ناپدید شدند.
چون ناپدید شدند، پروردگار کنار من ظاهر شد. گفتم: «والنتینا، فرزندم، نمیتوانستم باور کنم که این همه چیزها به آنها گفتهای!»
گفتم: «پروردگار، کسی باید حقیقت را به آنان بگوید و برای تمام شرورهایی که برنامهریزی کردهاند از آنها انتقاد کند. نیاز دارند بدانند کیست شما، بالاترین — هیچکس نیست!»
پروردگار شروع کرد خندهدار شد و خندهدار شد. تا به حال پروردگار را چنین خندانده ندیدم از دلش. فرشته همراه با پروردگار بود.
تمام روز، وقتی که کارهای خودم را انجام میدادم، هنوز او را در آواز بلند و از دلش خندهدار شنیدم.
من هم شروع به خندیدن کردم اما پرسیدم: «پروردگار عیسی، چه چیزی اینقدر شاد کننده است؟»
فرشتهای که حاضر بود نیز خوشحال و با لبخندی گفت: «ببین چطور پروردگاریمان خشنود است. تو باعث میشوی پروردگاریمان بسیار خشنود شود. برای یک لحظه، همه چیزهای بدی را که در جهان رخ میدهد فراموش میکند.»
هنگامی که با این سه رهبر صحبت میکردم، به روحشان توسط سخن گفتن مکتوب صحبت میکردند. آنها در زیرآگاهی خود میدانستند خدا آنها را لمس کرده است.
به این طریق ما پروردگار را بزرگداشت و او را بلند کنیم، و پروردگاریمان از این کار خوشش میآید.
من باید به آنها بگوید که پروردگار کیست و خدا بالاتر از همه چیز است. چه کسی میتواند بالای خدا باشد؟ هیچکس!
گفتم: «پروردگار عیسی، چقدر زیباست دیدن تو با این خنده شادمانه.»
بهطوریکه پروردگار از برنامههای بدی که رهبران برای جهان دارند جلوگیری کند.